بازی های دخترم
مامانی اومدم از بازی هات بگم:
بازی کلاغ پر خیالی دوست داری انگشت اشارهتو میاری بالا با زبون خودت میگی پر نوبت به اسم خودت که میرسه دست میزنی الهی من قربون اون دستات بشم.
موقع نماز خوندن وقتی سجاده رو پهن میکنم مداد سراغ مهر رو دراز میکشی وحرف میزنی یا میای زیر چادرم دالی بازی میکنی یا موقع سجده کردنم می خوای سرمو بلند کنی .
چند روزی که روی اسباب بازی هات میری ووایمسی مثلا روی تلفن ات و برج مکعب میری ووایمستی .
یه اسباب بازی داری اسمش کوپه هوش یه جور چین خیلی اون دوست داری وقتی اجزاش سر جاش میذاری برای خودت دست میزنی .
شعر چشم چشم دو ابرو رو دوست داری وبا انگشتات به چشمات اشاره میکنی .
میری و داخل میز تلویزیون میشنی وگاهی هم می خوای دراز بکشی البته با اسباب بازیت .
یه اسباب بازی بعی بعی داری وقتی میگم برو بیارش میری میآریش اون هم دوست داری.
برات قطار خریدیم می خوای واگنهاش جدا کنی هی اونو پرت کنی.
همچنان دالی بازی بازی مورد علاقه ات هست.
موقع خواب پتو رو میبینی میگی تاب تاب یعنی بری توش وما تکونت بدیم تاب تاب عباسی بخونیم.
دیشب نذاشتی من بخوابم هی بیدار میشدی وشیر میخواستی آخه داری دندون در میاری و احساس میکنم داری سرما میخوری باید بهت زادیتن بدم .
چنی شب پیش خونه بابابزرگت رفتیم 10 دقیقه از اومدنم نگذشته بود ب حلت دو اومدی سمت مبل با دماغ خوردی به مبل